1. که هنوز من "نبودم" ، که تو در "دلـــم" نشستی ...
میگه : " اِبْتَدَاْتَنى بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ اَنْ اَکُونَ شَیْئاً مَذْکُورا "
میگم : تـــو رو میگه حسین !
.
میگه : "وَیَسَّرْتَ لى تَقَبُّلَ مَرْضاتِکَ "
میگم : اینا همش محض خاطر توعه ... حسین !
.
دعاهای خوب کم نیستن
کمیل و ابوحمزه و ال یاسین و عاشورا،خمس عشر،صحیفه،یا شاهد کل نجوی و ...
دعای عرفه رو اما طورِ دیگه ای دوست دارم
معمولا کنار دستمه
اینطوری وقتی زیـــادی سخت می شه
کتابو باز می کنم و حسین رو می بینم که جانب چپ عرفات ایستاده و به پهنای صورت اشک می باره که :
"اَنْتَ رَبّى
وَمَلیکُ اَمْرى
اَشْکُو اِلَیْکَ غُرْبَتى وَبُعْدَ دارى .."
که می باره :
"مُنَزِّلَ کـهیَّعَّصَّ وَطـه وَیسَّ وَالْقُرآنِ الْحَکیمِ
اَنْتَ کَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ فى سَعَتِها
وَتَضیقُ بِىَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها"
حسین رو می بینم که قبل رفتن به مسلخ ،
یک به یک چیزهایی که می خواد فدای تو کنه و شکرشون رو بجا بیاره
با چه ظرافتی برات نام می بره!
فرازهای عرفه تماما روضه های مکشوفن
روضه همیشه آسونش می کنه .
2. سلام شرط و شروط من ! ...
وضو گرفتم دارم می رم سمت سجاده و فکر می کنم
این وضع رو فقط امام رضا می تونه درست کنه
دل رو فقط خودش می تونه مهربون کنه
رضا کنه .........
دارم به همین چیزها فکر می کنم که زنگ می زنه
بعد از سلام می گه سورپرایز! داری میری مشهد !
یک ساعت بعد که دعا رو دارن شروع می کنن روز و ساعت حرکت رو برام پیام می کنه
همیشه همین قدر راحت بوده
اعتراف می کنم هرجاش سخت بوده ... من سختش کردم .
3. می نویسم براش :
قبل تر ها همش فکر می کردم این قسمت زیارت امین الله که میگه :
" اللهم فاجعل نفسی مطمئنة بقدرک راضیة بقضائک .." یعنی چی !؟
بعدترش فهمیدم توی زندگی،چی از همه مهمتره
قلب خوشحال !
قلب خوشحال از همه چی مهمتره
.
ایت الله جوادی املی میگفتن " هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمیشود،
مگر به وساطت مقام امام هشتم؛
هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود،
مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛
و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمییابد،
مگر به وساطت مقام امام رضا!
او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است!
بلکه چون دیگران را به این مقام میرساند، ملقّب به رضا شد"
.
+ اَنْتَ الَّذى اوَیْتَ .