تاسیان

تاسیان؛
دلتنگی غریب
غمِ فزاینده
حالتی که در نبود کسی به انسان دست می دهد
.
درزبان کوردی همان شوق دیدار می باشد
وقتی برای مدت طولانی از کسی دور باشی
.
حالتی است که در اولین غروبِ
پس از رفتنِ یک عزیز که مدتی مهمان خانه ما بوده، دست میدهد
هم چنین، اولین غروبی را که کسی از دنیا رفته و جای او خالی است
من خود تاسیانم
منی که از من رفته هرگز برنمی گرده و هرروز انگار روز اول رفتنشه
.
«گویا به حالتی می گویند بعد از مرگ،
سکراتی که بعد از رها شدن جان،
انسان به آن دچار می شود.
شاید مترادف تولد باشد در جهان فانی،
منتها با درکی همه جانبه و غیرقابل اغماض ».

بایگانی

که کیمیای سعادت رفیق بود...رفیق

چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۰۰ ق.ظ

فـاطمه!

ببین چی پیدا کردم

داشتم تو فایلا دنبال چیزی می گشتم که اتفاقی دیدمش

.

.

" سرکار علیه، ****** خانمِ ***؛

نظر به اینکه دستگاه گوشی حضرتمان را، والده محترمه توقیف فرموده‌اند، و حضرتمان نمی‌داند چرا در آن تلگرام گوربه‌گوری نام جنابتان در کانتکت‌ها نیامده و از چگونگی یافتن نامتان بی‌خبر است، عنایت فرموده، این بی‌خبری را حمل بر بی‌معرفتی نفرمایید. همانطور که می‌دانید حضرتتان در معرفت ورزیدن شهره دیار خویش است. جنابتان حتی توییتر را پاک نموده (ما نیز؛) و یحتمل آن توییت پر مهر ما درباره تقدیم متکایمان به شما (دفعه اخری فرموده بودید که: خوشا به تو فاطمه با این متکای راحت)، را ندیده‌اید. ضمن اینکه پنجره‌مان بیست و چهاری برای از یاد نبردن حضرتتان باز است؛ پشه‌ها ناکارمان کرده‌اند گرچه توری ناشیانه‌ای محض انبساط خاطرتان به پنجره چسبانده‌ایم که سوسک از توی سوراخ‌هایش رد نمی‌شود. مضافاً اینکه خم و کمّ دیدار فراهم نیست؛ والده گرامی دم‌به‌دم چروک می‌اندازند به پیشانی که باز کدام خراب‌شده‌ای می‌خواهی بروی! مندلیف و کیرشهف و فلانف را منتظر نگذار؛ اینگونه بود که یک ماهی‌ست روی ماهتان در چشمه چشم‌مان منعکس نشده. عوضش تا دلتان بخواهد اگزجره تف دیده‌ایم و تنهاتنها صُور مسئولان نظام را -البته به نیت حضرتتان دو برابر- با ایمجنری‌تف یکی کرده‌ایم. 

 

با تشکر؛ کشته‌مرده رفاقت، شکسته‌بسته آن دوتا چشم خوشگل مشکی، دماغ اغیار از تنفس بوی پیراهنتان دور، چاکر پاکر، مخلص و این‌ها؛ حضرتتان، فاطمه چ.

23مهر 96"

.

.

بعد خوندنش می رم عکسامونو نگاه می کنم

اولین عکسی که برام فرستادی کنار گلدونای شمعدونی

عکسایی که ازت گرفتم کنار سید مرتضی..کنار احمدعلی...کنار مصطفی

عکسمون توی باغ

عکسمون توی مترو

عکسای بی هوایی که ازت گرفتم

عکس صبح روزی که از خواب پاشدی و موهاتو از ته زدی

عکس گریونت

عکس خندونت

عکس ناامیدیت

عکست پای تخته

تو عکس بعدی لباس خواب مشکیت تنته،

داشتیم شام میخوردیم و نمی دونم چه چرت و پرتی میگفتیم باز و می خندیدیم که ازت عکس گرفتم

اونم درحالی که پیاله سالاد دستته و غش کردی از خنده

فک میکنم این عکس رو ..باید برای همچین روزایی گرفته باشم

دوس داشتم می تونستم همین الان بهت بگم که چقدر توی همه عکسا ماهی!

که من توی همه عکسا کنارت، چقدر خوشحالم...چقدر دوست داشتنی

که بعد از دست دادن "ل"

بعد از دست دادن "م"

بعد ندیدن"ز"

از دست دادن تو شاید مثل تیر خلاص بود

که زندگیم چقدر بدون شماها خالیه

که چقـــدر"ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی"

که چقدر سخته تحمل زندگی بدون شماها

که زندگی ...هیچ وقت اون زندگی سابق نخواهد شد...بدون شماها

.

قلبم درد گرفته و بیش از این یاری نمی کنه...گفتن رو

جملاتی دارم...که توان نوشتن شون نیست

پس......

.

.

.

 

2.

آخ ....

من...

چزا چشم های تو رو به یاد نمیارم؟

دیگه شب ها

با بستن چشم هام، چشم هات به روم باز نمی شه

.

3.

الهمّ نصف الهرم ...بلکه تمام هرم ...

 

4.

گفته بودمت قبلا

نمی دونم چرا این غزل رو که می خونم

اختیار چشمام رو ندارم دیگه ...

 

کتبت قصة شوقی و مدمعی باکی

بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی

 

بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیده خود

ایا منازل سلمی فاین سلماک

 

عجیب واقعه‌ای و غریب حادثه‌ای

انا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکی

 

که را رسد که کند عیب دامن پاکت

که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی

 

ز خاک پای تو داد آب روی لاله و گل

چو کلک صنع رقم زد به آبی و خاکی

 

صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز

و هات شمسة کرم مطیب زاکی

 

دع التکاسل تغنم فقد جری مثل

که زاد راهروان چستی است و چالاکی

 

اثر نماند ز من بی شمایلت آری

اری مآثر محیای من محیاک

 

ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند

که همچو صنع خدایی ورای ادراکی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۳۱
تاسیان ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی