کسی که جز اون ، کسی نیست ..
دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۰۱ ب.ظ
تجربه اون راه و اون روزها و ..
مثل این بود که شعله ای کم جون به جونم بندازی
باخودش فکر کرد :
رفتم که رفتم
اما نه
این دل نم کشیده
این دل تو این دنیا نم کشیده
چوب نم کشیده ام انتظار سوختن ازش نمیره
باید همین دنیا آبمو بکشه...
فکر میکرد آماده رفتنه
آماده بود اما. .
آماده نبود
یعنی وقتش نرسیده بود
حالا آرووووم میسوزه
تو حسرت روزای پریدن
روزایی که نبود
من نبود
او بود
...
حال خوبی داره نبودن
حال خوبی داره . ....
.
.
.
میگه قبول باشه کربلایی
اصلنم بهت حسودی نمیکنم
(و میخواد بگه که داره حسودی میکنه)
میگمش
من خودمم دارم به اون خودم که رفته کربلا حسودی میکنم
تو که جای خود داری ...
۹۷/۰۸/۱۴