چیزی نیست که مرا سر شوق بیاورد ...
چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۳۹ ب.ظ
تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی
جان منی و یار من دولت پایدار من
باغ من و بهار من باغ مرا خزان دهی
یا جهت ستیز من یا جهت گریز من
وقت نبات ریز من وعده و امتحان دهی
.
.
گه بکشی گران دهی گه همه رایگان دهی
یک نفسی چنین دهی یک نفسی چنان دهی.................
.
جز تو
...که تو هم ...نیستی!
۹۸/۱۰/۰۴