چرخش ایام...
چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۱۳ ب.ظ
میم صبح پیام داده که پریروز اومده ایران و همو ببینیم
گفتم این وند روزه یه فرصتی میذاریم
فکر کردم دعوتش کنم خونه
بار اخر که دیدمش شب اخری بود ک میخاستن برن فرودگاه
یکی دوماهی که ایران بود نیومده بود پیشم
بنظر افسرده میومد گرچه چیزی نمیگفت،من ولی خوشحال بودم
اینبار ولی حدس میزنم خوب باشه و من .. :))
۰۲/۰۸/۲۴