همه حالِ بدِ من از "من" و ...همه حالِ خوبِ من از "تو"ست ..
بعد از چند روز تلاش ناموفق برای نوشتن
حالایی می نویسم که قلبم توی سینه فشرده است و تند می زنه از اثر اتفاقات دقایقی قبل تر
اینکه دقیقا شب جمعه ها چه اتفاقی توی نظام عالم می افته که حال مون اینه ، نمی دونم
ولی ...
.
انقدر پریشونم که نمی تونم برای نوشتن متمرکز بشم
در نهایت ممکنه این نوشته ، نوشته ای باشه پر از خطاهای تایپی و دستوری
یه متن پریشون و مبهم و بی سر و ته
که فقط بارم رو سنگین تر می کنه
اما باید بنویسم
حالا که بغض شدم
حالا که سکوت محضم
حالا که تنهایی همه جا هست
حالا که پیش سید حمزه نیستم
حالا که روبروی سید کریم ننشستم و ...
حالا که نشده وسط هیئت از خودم خالی شم
راستش ته ته تهش به هیچ کدوم از اینها هم نیازی ندارم
وقتی تو اینجایی
تو اوج مثلا خوشی و ... تو اوج مثلا رنج
همیشه هستی
و این کافیه منو
.
میگه نصفه شبا بلند میشم برات دعا می کنم
میگه بیشتر نگران توام
کاش تو ....
کاش از دستشون ...
و من از حرفش دلخور نمی شم
عصبانی نمی شم
و گرچه به اون دعاهای نیمه شبی که میگه سخت محتاجم
اما دلایل متفاوتی براش داریم
من اما فقط لبخند می زنم و دلداریش می دم که نگران نباشید ، خدا بزرگه
کمی آروم می شه از تصور بزرگی تو انگار
اما فکر نکنم شب بیداری و دعاهاش تغییری کنه
هنوز هم لابد بعد هر نماز دعا می کنه که من ...ما ...
نمی دونم چرا آدم ها فکر می کنن می تونن بابت مقدرات زندگی دیگران
سرزنششون کنن
اظهار نظر کنن
تعیین تکلیف کنن
یا حتی ترحم و دلسوزی کنن !
.
تموم این ها
چه مجازاتی برای من باشه
چه امتحان
من ، ممنونم ازت
که منت گذاشتی و
مجازات کردی
منت گذاشتی و ...امتحانم کردی
ممنون که منو می بینی ...
نمی دونن چقدر خوشحالم
چقدر اعماق قلبم راضی و خوشحاله
از چیزهایی که تو برام رقم می زنی
از اینکه بقول اون بزرگ
" خدایی و داری خدایی ت رو می کنی .."
اونها نمی دونن تو با چه ظرافتی تک تک لحظه های من رو می سازی
من اما با همین کوری ام هم به وضوح دارم می بینم که تموم این اتفاقات
با تموم جزئیاتشون
همون هایی هستن که باید ...
.
رفتار بنده هات گاهی انقدر شرم آوره که از بازگو کردنش شرم دارم
حتی از بازگو کردنش برای تو
اما اینکه اینها همش صحنه ی نمایشه
اینکه بزودی پرده ها بالا می ره
تسکین ِ کمی نیست ...
.
تموم درخواستم از تو اینه
کمکم کن تا من هم کاری رو کنم که بایددددد
و کمکم کن
کم نیارم توی رنج هام
همین من ِ سراپا تقصیر رو .
اللَّهُمَّ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى وَ مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَى
بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً مِنْکَ
وَ بِاسْمِکَ الْعَظِیمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ دَاوُدُ وَ خَرَّ لَکَ سَاجِداً فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ
وَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ أَیُّوبُ إِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلاَءُ فَعَافَیْتَهُ
وَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ یَعْقُوبُ فَرَدَدْتَ عَلَیْهِ بَصَرَهُ وَ قُرَّةَ عَیْنِهِ یُوسُفَ وَ جَمَعْتَ شَمْلَهُ
أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِهَذِهِ الدَّعَوَاتِ أَنْ تَغْفِرَ لَنَا مَا قَدَّمْنَا وَ مَا أَخَّرْنَا
وَ مَا أَسْرَرْنَا وَ مَا أَعْلَنَّا وَ مَا أَبْدَیْنَا وَ مَا أَخْفَیْنَا وَ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا
إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
یَا مُونِسَ کُلِّ وَحِیدٍ
یَا قُوَّةَ کُلِّ ضَعِیفٍ
یَا کَاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبِینَ
یَا فَارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ
یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ
اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَجْلِبُ الشَّقَاءَ
وَ أَنْزِلْ یَقِینَکَ فِی صَدْرِی وَ رَجَاءَکَ فِی قَلْبِی حَتَّى لاَ أَرْجُوَ غَیْرَکَ
اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ بَلاَئِکَ
فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَى إِنْعَامِکَ عَلَیَّ قَدِیماً وَ حَدِیثاً فَکَمْ مِنْ کَرْبٍ یَا سَیِّدِی قَدْ فَرَّجْتَهُ
فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَى کُلِّ حَالٍ
حالا که من راضی ام
توام از من راضی شو ...هوم ؟!
حالا که من رو راضی کردی
خودت هم ...
