نفرین ...
" ... أُرِیدُ أَنْ أُدَاوِیَ بِکُمْ وَ أَنْتُمْ دَائِی کَنَاقِشِ الشَّوْکَةِ بِالشَّوْکَةِ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّ ضَلْعَهَا مَعَهَا..."
نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ ص177
.
.
.
میخواهم (بیمارى شکست خوردن و تسلّط دشمن را بر خود)
به (کمک و همراهى)شما مداوا کنم (فتح و پیروزى بدست آرم)
و حال آنکه شما خود درد و بیمارى من میباشید (موجب شکست من هستید)
مانند کسى هستم که میخواهد بوسیله خار از پا خار بیرون آورد و حال آنکه میداند میل خار با خار است
(این جمله ضرب المثل است، و استعمال آن در موقعى است که شخص کمک و یارى از کسى درخواست نماید
که رغبت و میل او با دشمن باشد، و اصل مثل اینست:
لا تنقش الشّوکة بالشّوکة فإنّ ضلعها معها یعنى خار را بوسیله خار بیرون نیاور، زیرا میل خار با خار است)
ترجمه و شرح نهج البلاغة (فیض الإسلام) ؛ ج2 ؛ ص374
.
.
+وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لَا یَقْدِرُ عَلَىٰ شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَىٰ مَوْلَاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّههُّ لَا یَأْتِ بِخَیْرٍ ...
۷۶_النحل
.
.
+ نفرین کنم خودم را
شب هایی که ... سر به چاه داری.
.
.
" من آنی که می خواهی نبودم خوب می دانم !
که مشتاق بهـاری تـو ولی مـن زرد و پاییـزم ..."