تاسیان

تاسیان؛
دلتنگی غریب
غمِ فزاینده
حالتی که در نبود کسی به انسان دست می دهد
.
درزبان کوردی همان شوق دیدار می باشد
وقتی برای مدت طولانی از کسی دور باشی
.
حالتی است که در اولین غروبِ
پس از رفتنِ یک عزیز که مدتی مهمان خانه ما بوده، دست میدهد
هم چنین، اولین غروبی را که کسی از دنیا رفته و جای او خالی است
من خود تاسیانم
منی که از من رفته هرگز برنمی گرده و هرروز انگار روز اول رفتنشه
.
«گویا به حالتی می گویند بعد از مرگ،
سکراتی که بعد از رها شدن جان،
انسان به آن دچار می شود.
شاید مترادف تولد باشد در جهان فانی،
منتها با درکی همه جانبه و غیرقابل اغماض ».

بایگانی

میان ماه من تا ماهِ گردون ...

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۱:۵۰ ب.ظ

نگارا، جسمت از جان آفریدند

ز کفر زلفت ایمان آفریدند

 

جمال یوسف مصری شنیدی؟

تو را خوبی دو چندان آفریدند

 

ز باغ عارضت یک گل بچیدند

بهشت جاودان زان آفریدند

 

غباری از سر کوی تو برخاست

وزان خاک آب حیوان آفریدند

 

غمت خون دل صاحبدلان ریخت

وزان خون لعل و مرجان آفریدند

 

سراپایم فدایت باد و جان هم

که سر تا پایت از جان آفریدند

 

ندانم با تو یک دم چون توان بود؟

که صد دیوت نگهبان آفریدند

 

دمادم چند نوشم درد دردت؟

مرا خود مست و حیران آفریدند

 

ز عشق تو عراقی را دمی هست

کزان دم روی انسان آفریدند

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۰۴
تاسیان ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی