من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری *
با گریه اومد پیش مادرش
زیاد دیده بودم بچه ها بیان پیش مادرشون و بخوان زخم شون رو
یا جایی که درد می کرد رو نشون مادرشون بدن
اما به شکل جالبی ، اون اصرار داشت جایی که بهش خورده بود رو به مادرش نشون بده
مادرش جایی که درد می کرد رو نوازش می کرد و می گفت که اشکال نداره
اما اون اصرار داشت اون جای بخصوص ، که زخمی ش کرده بود رو نشون مادرش بده
آخر هم دست مادرش رو گرفت و برد تا جای مورد نظر ، و با انگشت کوچیکش اشاره کرد که : اینجا !
خوردم به اینجا !
بعد هم گریه کنان دوید بغل مادرش و ، اصرار که بغلم کن
و تا مادرش بغلش نکرد آروم نشد ...!
دوست داشتم مثل اون بچه ، دستت رو بگیرم ببرم
دونه دونه نشون بدم به کجا زدم خودم رو ،
که اینطور زخم برداشتم ...
که اینطور درد دارم !
بعد هم آروم نگیرم تا ...
بچه ها خوب معلم هایی هستن
.
.
" فَقَدْ اَقامَتْنى -یارَبِّ- ذُنُوبى مَقامَ الْخِزْىِ بِفِنآئِکَ
فَاِنْ سَکَتُّ لَمْ یَنْطِقْ عَنّى اَحَدٌ
وَ اِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِاَهْلِ الشَّفاعَةِ
ای پروردگار من ! گناهانم مرا به آستان تو در جایگاه رسوایی به پا داشته
پس اگر خاموش مانم ، کسی از من سخن نمی گوید
و اگر شفیع طلبم ، شایسته شفاعت نیستم " دعای 31 صحیفه علی بن الحسین .ع. "
.
" برای زخمیِ راه ، التیـــام لازم نیست ؟!!!"
.
* وَهذا مَقامُ عَبْدٍ ذَلیلٍ اعْتَرَفَ لَکَ بِالتَّوْحیدِ این است جایگاه بنده خواری که برای تو به یگانگی اقرار کرد
وَ اَقَرَّ عَلى نَفْسِهِ بِالتَّقْصیرِ فى اَداَّءِ حَقِّکَ و برای خویش به کوتاهی در ادای حق تو ... "جوشن صغیر "