بیرحمانه بزن ...
شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۴۴ ب.ظ
" بازم به سر زد امشب ای گل هوای رویت
پایی نمی دهد تا پر وا کنم به سویت
گیرم قفس شکستم وز دام و دانه جستم
کو بالِ آنکه خود را باز افکنم به کویت
.
.
ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت
ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت
از پافتادگان را دستی بگیر آخر
تا کی به سر بگردم در راهِ جست وجویت
.
.
چون سایه در پناهِ دیوارِ غم بیاسای
شادی نمی گشاید ای دل دری به رویت " ....«ه.ا.سایه_چنگِ شکسته»
.
وقتی با تیغ تیز محبت
بخوان سر ببرن ازت و ...
سر ندی
حتما جهنمی به مراتب سوزان تر
و حسرت بار تر از هرکسی خواهی داشت .
.
باز تیغ محبتت رو گرفتی سمتم و ..
گردن اگر ندادم به اختیار
فقط بزن ..
فقط بزن
فقط
بزن
.
۹۷/۰۹/۱۷