با کریمان (۲) [ و أن ارواحکم و نورکم و طینتکم واحــده]
1.
"کهف الوری"
« شیرین تر است نزد فقیران کدامیک
خرمای دست بخشش تو یا تبسمت
سنگ صبور! مأمن غم ها و دردها!
ای خانه ات پناهِ همه کوچـه گردها »
.
"بکم یسلک الی الرضوان"
تو خودت شاهد بودی که ما تا تونستیم به بنده هات آسون گرفتیم
ما می گذشتیم چون طرف حساب ما تو بودی
که سروکار ما با تو بود نه خلق ات
حالام پشیمون نیستیم هیچ
حتی اگر همه بگن اون بنده هات ظلم کردن به این بنده ات
حتی اگر توی این قمار، عمرم رو باخت داده باشم
جوونیم رو باخته باشم
که ما می خواستیم تو رو راضی کنیم
....
پس به این بنده ات بیش از این ها آسون بگیر[که تو کریمی]
بیش از این ها هواشو داشته باش
بشتر از همیشه نگاه رحمتت رو سایه سرم کن
که بیشتر از همیشه بی پناهم
من ... بی نگاهت ... خیلی بی پناهم...خیلی غریب.
2.
فرمود :
"هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمیشود مگر به وساطت مقام امام هشتم؛
هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمییابد و خوشحال نمیشود مگر به وساطت مقام رضوان رضا(سلام الله علیه)،
و هیچ نفس مطمئنهای به مقام راضی و مرضی بار نمییابد مگر به وساطت مقام امام رضا(ع).
او نه چون به مقام رضا رسیده است به این لقب ملقب شده است،
بلکه چون دیگران را به این مقام میرساند ملقب به رضا شد."
3.
" بنواخت نور مصطفی آن اُستُن حنانه را
کمتــر ز چوبی نیستی
حنانه شو ... حنــانه شو "
جا داشت یک پست مفصل ذیل همین بیت نوشته بشه
بعد اما می بینم ننویسم بهتره.
فقط کاش ناله های دلتنگی مای کمتر از خاک رو هم به آغوش بکشید...پدر امت!
4. حرف ها دارم اما ... بزنم یا نزنم ؟! :)