این نفس...
مثل اژدهای هزار سری
که هر سرشو بزنی ، هزااار هزار سر ازش درمیاد
بی تو ممکن نیست گذشتن از این خوان
کم اوردم
.
راستش اما میدونم
کسی کم میاره که "خود"شو می بینه...می بی نه ...
وگرنه هر دیوانه ای میدونه لافتی الا علی لا سیف.... الا ذوالفقار
سری که ذوالفقار بزنه جاش چیزی سبز نمیشه
اصلا به یک ضرب علی اژدهایی باقی نمی مونه
مسئله اینه که...
.
پرسیدم پس مولا کجاست تو اون احوال
فرمودن لحظه جون دادن،14نور مقدس دور محتضر رو می گیرن
منتها اونایی که اعتقادی ندارن ، نمی بینن
بعد یه چیز خیییلی وحشتناک تر گفتن
که تو مواقف مختلف ، مولا میان و دست دراز می کنن که : دست منو بگیر نجاتت بدم
اما شخص دست مولا رو پس می زنه و تشر میزنه که نمی بینی گرفتارم؟برو بذار به گرفتاریم برسم و...
البته که تجربه مشترک خیلی هاست
توی همین عالم
پس زدن دست علی
من خودم روزی هزااار بار...
.
باید از تو
به تو پناه برد ....
.
باید از خود
به تو پناه برد
.
باید از هرآنچه "هست"
به تو پناه برد
.
اعوذ بک من نفسی.