تاسیان

تاسیان؛
دلتنگی غریب
غمِ فزاینده
حالتی که در نبود کسی به انسان دست می دهد
.
درزبان کوردی همان شوق دیدار می باشد
وقتی برای مدت طولانی از کسی دور باشی
.
حالتی است که در اولین غروبِ
پس از رفتنِ یک عزیز که مدتی مهمان خانه ما بوده، دست میدهد
هم چنین، اولین غروبی را که کسی از دنیا رفته و جای او خالی است
من خود تاسیانم
منی که از من رفته هرگز برنمی گرده و هرروز انگار روز اول رفتنشه
.
«گویا به حالتی می گویند بعد از مرگ،
سکراتی که بعد از رها شدن جان،
انسان به آن دچار می شود.
شاید مترادف تولد باشد در جهان فانی،
منتها با درکی همه جانبه و غیرقابل اغماض ».

طبقه بندی موضوعی

۱۶ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

آها..‌

 اینام از همون عواااارضیه که 

گفت بپذیر و باش کنار بیا...

.

.

داشتم فک میکردم فقط برای اون قران خوندم

فقط برای اون اواز خوندم

فقط برای اون....کارهایی کردم که قابل بیان نیست

قبل اون نکردم

بعد از اونم نخواهم کرد

و فهمیدم نگاه های فانتزی زیادی داشتم

که اینم بعد از اون ندارم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۷:۲۵
تاسیان

چراحرفای آدم با کسی میخوادش،

هیچ وقت تمومی نداره؟!

نه از دیدنش

نه از شنیدنش

نه از گفتن باهاش

نه از بوسیدنش

نه از آغوشش

و نه از عطرش

سیر نمیشی‌..

.

+ دل کندی دیگه دختر؟!!!!:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۷:۲۲
تاسیان

دنیا خیلی خوشگله

اگه دلت حالش خوب باشه

اگه دلت،دل باشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۷:۱۹
تاسیان

«خدایا لطفا این مرد رو حفظ کن
قلبش رو التیام بده
و مراقبش باش تا غرورش نشکنه
ذهنش رو باز کن
و داستان زندگیش رو مورد عنایت قرار بده
ازش مراقبت کن
به خصوص از دست خودش!
بهش کمک کن تا به هرچی میخواد برسه،
بدون اینکه از کسی کمک بخواد
کمکش کن وقتی دلش گرفت قوی بمونه
آرومش کن تا با عصبانیتش خودش رو نابود نکنه
کمکش کن تا حس کنه شنیده میشه
حتی وقتی نمیدونه چطور حرف دلش رو به زبون بیاره
این تنها دعای منه»

.

مهمترین چیزی که درباره خودمون فهمیدم

این بود که ما با خودمون صادق نیستیم!

ما یک دله،یک رو،یک رنگ و رها نبودیم

ما به «خودمون» دروغ گفتیم

و این، از مهمترین چیزهایی بود که کمک کرد

بتونم بپذیرم و نشکنم مثل قبل...

از این واقعیت که ما خودمون رو دوست داشتیم

نه دیگری رو

که ما ...در علاقه مون صادق نبودیم

چه میشه کرد....؟!

دروغ همیشه بهای سنگینی داشته!

مثل خودخواه بودن

.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۱:۲۰
تاسیان

آدم، جایی که از خاطرات بد عبور میکنه

بالغ نمیشه!

آدم جایی بالغ میشه که

از خاطرات خوب گذر میکنه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۱:۴۵
تاسیان

«به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایت رقم زده است،

تسلیم شو.

بگذار زندگی با تو جریان یابد، نه بی‌تو.

نگران این نباش که زندگی‌ات زیر و رو شود.

از کجا معلوم زیرِ زندگی‌ات بهتر از رویش نباشد؟!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۰:۱۹
تاسیان

صدای تلویزیون از سالن میاد؛

+ میدونی خوشبختی ینی چی؟!

خوشبختی ینی تلاش کنی خودتو تغییر بدی

نه زور بزنی دیگران رو تغییر بدی.

.

.

و من تمام مدت تلاش میکردم همه چیزو تغییر بدم...

.

حرفم نمیاد

قلبم نطقش کوره...

افسرده و زمینگیر نیستم

مریض و بدحالم نیستم مثل پارسال

ولی خووووشحال؟!

راضی؟!

عاشق؟!

نه اینام نیستم

کممممی شاکرم

آرومم...آروم گرفتم

دست از زور زدن برداشتم

تسلیم شدم

تسلیم نفهمی و کوری و کری هام

هیچ حس منفی و بدی ندارم

اما از حس های خوب هم پر نیستم

چقد با کلمات بازی میکنم....

مگر باید همیشه از حسی پر بود؟!!!!

خالی بودنم ....یه حسه که همیشه هم بد نیست

مث الان...که خالی ام اما نه یه خالی بودن بد

چکار میتونم کنم وقتی زندگی همینه،من همینم که هستم،آدما و دنیا هم...

.

.

این چه عنوانیه زدم...

عنوانی که نشد دربارش حرف بزنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۲:۰۷
تاسیان

حال همه ما خوب است....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۵۴
تاسیان

تو رو از دلم میگیرم.

بیخیالت میشم.

این روزا آخرین روزاییه که از فکر نداشتنت مریض میشم...

خودم میفهمم،نمیدونم برای بقیه چقد مشخصه که این مریض شدن ها

بدون هیچ دلیل جسمی

از کجا آب میخوره

ولی آخرین ریشه هارو هم میزنم و ...

دل رو از بندت رها میکنم...

تمومش میکنم

همین روزا..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۰:۱۱
تاسیان

گرچه شدتش با گذشته قابل مقایسه نیست...

پارسال توی همچین روزی تموم شد

از همون روز! توی دکتر بودم...

تا مهر ماه که ...

صبح که بارون میزد نتونستم چیزی بخوام

راستش چیزی هم نمیخوام

بارها چیزهایی خواستم که نباید

و از خواستن هام آسیب هایی دیدم که ....

پس فقط شکر کردم

با یاد آوری روزها و لحظات و احوالی که از سر گذروندم

فقط شکر کردم که اونهمه غم و حال بد رو بهتر و بهتر کرد

داشتم میگفتم

گرچه شدتش با سال گذشته قابل قیاس نیست

اما هنوزم شبا خواب پریشون میبینم

توی خوابهام مدام دنبالشم

دلتنگشم

حتی بیتابِ دیدنش میزنم به جاده و ...

نه به اون میرسم نه جای دیگه

گم میشم و به قهقرا میرم

توی خوابم ازدواج میکنم و بلااااافاصله پشیمون میشم و 

دنبال ابطال عقدم

مدام دلم اونو طلب میکنه

و من از خودم و دلم و این طلب فرسوده ام!

بدحال نیستم 

با اینکه هیچ حسی ندارم و این همیشه برام حکم

ارامش قبل از طوفان رو داشته

اما احساسم اینه که اینبار طوفان سبکتر از قبله

با اینحال ترس گوشه دلمو چنگ میزنه

که چقدر دیگه قراره بها بپردازم برای این عشق،دوست داشتن،خواستن

یا هرچیز دیگه که اسمشو بذاریم.

همش فکر میکنم فقط خودم میدونم چه بهایی پرداختم

و نصیبم هیچ شد...

نه هیچِ هیچِ

بی انصافیه

خودمو شناختم

خدارو بهتر شناختم

منظور از نصیب فقط ....

بگذریم.

.

پشیمون نیستم

از پنج سال وقت و محبت و سلامت روح و روان و جسمی که گذاشتم

فدای یه نگاش

فدای کله ی کچلش

فقط مطمئن نیستم بتونم خودم رو مادر و همسر کسی تصور کنم

نمیتونم

نمیخوام

نمیشه

نمیدونم....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۳۲
تاسیان

من توی پیویش در حال تایپ نکردنِ:

جدی جدی بیخیالت میشما!

از دلم بیرونت میکنما...

ولت میکنما...

بیخیالت میشما!!!

برم؟!!!

برم پشت سرمم نگاه نکنم...

درهارو ببندم

پلهارو خراب کنم

اینجارو ببندم

محو شم

محوت کنم

میرما....

ایندفع راس راستی میرما...

.

و در خیال خامِ شنیدنِ....نرو!

:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۳:۰۱
تاسیان

بعد از یک هفته میاد....:)

درک نمیکنم چرا خواب دیدن کسی چطور انقدر دلتنگی ایجاد میکنه

حالم مثل توی خوابمه...

دوست دارم پاشم برم دنبالش..

.

اومده بود دیدنم

آماده شدنم یکم طول کشید،گیر کرده بودم توی موانع و اتفاقات

رفت....

هم من از تقدیر ناراحت بودم که نذاشت زودتر بیام

هم از اون که نتونست بیشتر صبر کنه

حتی بعد که خواستم برم دنبالش...

چقد اتفاق مانع میشد...

ضجه ی از سر عصبانیت و دلتنگی و استیصالم وسطای خواب...

که بعدش یکم راه رفتن پیشش هموارتر شد ...یاداوریش دلمو برام میسوزونه

 

راستش دیگه خیلی تجزیه تحلیل نمیکنم

اگر فکری کنم فکرای بد و تلخی نیستن

هرچی و هرطور بود قبول کردم

بنظر میاد رهااااا کردم

گرچه این خواب....(اگر اون دلتنگ نبوده باشه و نیومده باشه به خوابم)

نظریاتمو میتونه زیر سوال ببره...

دوست دارم برم قم حرم....

 

پسرکم...

دخترت دلتنگته....

:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۵:۲۷
تاسیان

میپرسه الان بیشتر چه حسی داری؟

خشم؟! غم؟..

 

قبل از پرسیدن اونم توی خودم جستجو کرده بودم

باز هم نگاه میکنم

نه...

هیچ خشمی نیست

غم؟ شاید یه غم ملایم

با اینحال اینم میگم که میترسم...

از موج های بعدی هیجاناتی که ممکنهههه سرم آوار بشن

و الان برام قابل تخمین نیستن حتی

ولی در حال حاضر هیچ خشمی نسبت به اون و یا حتی خودم ندارم

اونقد غمگین نیستم که توی غم غوطه ور بشم

و غمم انگار بیشتر از جنس پذیرش هست

پذیرش اینکه ... بگذریم

پذیرش اینکه هرچی بود بود دیگه،نشد

بهر دلیلی نشد.

همین.

.

از اینکه اولش بیش از هرچیزی شوک بودم نمیگم

نمیگم حدود دوهفته قبلش دیداری داشتیم که

دیدار خوبی بود و بهمون خوش گذشت

توی تاریکی بالای شهر وقتی گفتم نگرانشم در غیابم

حس عجیبی جاری بود

دقیقا نمیدونستم داره به چیزی که من ،فکر میکنه یا...

.

و نکته بعد...

اینکه نمیدونستم بار آخره...

با اینحال مثل همیشه، لحظه آخر نمیتونستم از بغلش جدا بشم

اون اما طوری رفت که انگار فردا هم قراره همو ببینیم

ولی میدونست دیدار آخره،نه ؟!:)

زیادی سرسری رفت اگر....

.

.

میگفت

«برای رفتن هزااااار دلیل داشتم

برای ماندن اما،تنها «یک جفت» دلیل داشتم

چشم هایت...

عاشق همین قدر خاک بر سره»

به عکس هایی که روز آخر از چشم هاش گرفتم نگاه میکنم

و تایید میکنم

مهم ترین دلیل موندنم رو.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۲:۲۶
تاسیان

من دختر بچه ی پارسال نیستم

انگار بزرگتر شدم

انگار بعد سالها هجده ساله بودن

ناگهان سی ساله شدم...

.

بزرگ شدن شاید درد داشته باشه

اما مث بچگی توی درد نمیمونی...

حتی اگه درد توی تو بمونه

تو تووش نمیمونی

و درد کشیدن فقط میشه بخش گذرایی از زندگی

که فقط باید صبوریش کنی....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۱:۲۴
تاسیان

شما میتونید کسی رو دوست داشته باشید

دلتنگش بشید

باهاش وقت بگذرونید

باهاش بخندید

فیلم ببینید

غذا بخورید

پارک برید

رستوران برید

باهم بخوابید

سکس کنید

حموم برید

اشپزی کنید

قهر کنید

اشتی کنید

هر روز تلفنی صحبت کنید

و ........

و رابطه ای باهم نداشته باشید

جالبه نه؟!:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۱:۲۱
تاسیان

مطمئنی...پشیمون نمیشی؟!

:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۱:۱۳
تاسیان