کَسانم...
دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۱:۴۰ ب.ظ
دنبال بلیط مشهدم
برای هفته اول مهر
هنوز بلیطارو باز نکردن
ولی کش بطلبی
هفت ماه گذشته
وقتی میرفتم کربلا بعد پنج ساااال
با تموم عطشم برای نجف
وقتی س که راهی حرمت بود گفت توجای بهتری میری
و در لحظه از ذهنم گذشت هفت امام رو زیارت میکنم عملا در این سفر
اما برای یکلحظه بغض شدم و حسود ک کااااش مشهد هم میشد برم همزمان
یعنی میخوام بگم.....
اصن چی میگم
تو توی حال اون لحظه ی من حاضر بودی
میدونی چی میخوام بگم که این کلمات قاصرن...
و بله
کلهم نور واحد
و بله ... من کشته ی شاه نجفم
ولی یادم نمیره انیس النفوسم تو روزای بی کسی
حسینم تو شبای بی کربلایی
پدر و مادر و رفیقم تو روزای سخت
کی بود
که حرمش پناهم بود....
نمیشه یجوری من برای همه شما بمیرم؟!
برای هرکدومتون جداگونه منظورمه...
۰۲/۰۶/۱۳