تاسیان

تاسیان؛
دلتنگی غریب
غمِ فزاینده
حالتی که در نبود کسی به انسان دست می دهد
.
درزبان کوردی همان شوق دیدار می باشد
وقتی برای مدت طولانی از کسی دور باشی
.
حالتی است که در اولین غروبِ
پس از رفتنِ یک عزیز که مدتی مهمان خانه ما بوده، دست میدهد
هم چنین، اولین غروبی را که کسی از دنیا رفته و جای او خالی است
من خود تاسیانم
منی که از من رفته هرگز برنمی گرده و هرروز انگار روز اول رفتنشه
.
«گویا به حالتی می گویند بعد از مرگ،
سکراتی که بعد از رها شدن جان،
انسان به آن دچار می شود.
شاید مترادف تولد باشد در جهان فانی،
منتها با درکی همه جانبه و غیرقابل اغماض ».

طبقه بندی موضوعی

من و توی خاطرات۲

سه شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۹، ۰۸:۲۴ ب.ظ

زدم بیرون

اخه ترسیدم چشمام رسوام کنن زندگی!

وقتی قطرات اشک بی اجازه ام ریز ریز خودشونو به گلو رسوندن

فهمیدم باید بزنم بیرون

با ماشین یکم فاصله دارم از جایی که اونشب بارونی باهم بودیم

یه لحظه هوس میکنم برم همونجا و بارون رو خودم تقبل کنم و جورچین محسنو پلی کنم

بعد میبینم طاقتشو ندارم

نه طاقتشو دارم برم اونجا بی تو

نه مهربونی ای عشق گوش بدم بی تو ...

اینه که میپیچم چپ...

میزنم کنار

جورچین گوش نمیدم

اونجا نیستم

ولی بارون میاد

دست من نیس

تقصیر چشمامه، مهربون!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۲۸
تاسیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی