من مه ام ...
اینجام
و دلتنگش
اما طلب دیدنش رو ندارم
نمیدونم
شایدم چون امیدشو ندارم.
.
ب این مدت بارها گفته این (یعنی من) اصن مَهِ
نمیدونم دقیقا یعنی چی
ولی یجورایی همون شیش میزنه و تو هپروته و اینا میشه گمونم:))
.
اخرین بار دوتایی اینجا بودیم
تو حیاط کنار هم
عکس گرفتیم و باهم جوشن خوندیم و قران سر گرفتیم
اینبار منم و دلتنگیش و دعا براش و ... .... ....
.
میشنوی صدامو
یا صاحب الزمان ادرکنی
یا صاحب الزمان اغثنی
وقتی ته خط بودی این ذکرو بگو
من روزایی که میخواستم تمومش کنم
و روزای بعدش
که میگفتم الاااان دیگه جونم درمیاد و میمیرم
فقط با این ذکر زنده موندم:)
حالام وقتایی که نفسم یهو میره از درد نبودش و دلتنگیش و دلتنگیام
تهش،خونه اخر،به این ذکر چنگ میزنم
وقتی دیگه خیلی بی کس و کار و بی چیزم
.
اغثنی......ادرکنی.....الغوث...الغوث...الغوث.
.
خیلی دوستت دارم
حتی اگر هیچ وقت مال من نباشی
مال هم نباشیم
حتی اگر دیگه دوسم نداشته باشی
حتی اگر هرچی...
دوستت خواهم داشت....
تو عشقم نیستی
تو یه تیکه از خودمی
دوست داشتنم رو زیر سوال نبر
من خودمم زیاد اذیت کردم :)