ما_ی خاطرات
سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۹، ۱۲:۵۵ ب.ظ
دوست داشتن کسی،آدمو عوض میکنه
بقول میرزا،محبت با پنبه سر میبره
بهش برای بار چندم میگم آدم محتاطی هستم
بعد خنده ام میگیره با یادآوری تموم کارایی که این مدت کردم و از من بعید بود
راستش دیگه به ترس ها هم اعتنا نمیکنم
نمی ترسم از اینکه نشستم یهو عطرش میپیچه
نمی ترسم تو الاکلنگ زندگی من همیشه اون پایین بمونم
و اونو اون بالا تماشا کنم
نمی خوام به «چی میشه» فک کنم
ممکنه دردناک باشه...ممکنه آینده دردناک باشه
اما از وقتی اومده...یاد گرفتم توو لحظه زندگی کنم
یا توو خاطراتمون...که اونا هم لحظه ان..حال ان..نه گذشته.
۹۹/۱۱/۲۱