شبانه یکم
يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۲، ۰۲:۰۱ ق.ظ
تقوا نبوده علت شب زنده داری ام...
.
نگفته بودم به خوابم نیا...؟!!!
.
دلم برا ،ز،خ ا،ت،ز س و....یعالمه ادم دیگ تنگ شده
.
دلم جمکران میخواد.زیاد.زیاددددد
.
امروز که نه،فردام نه ،پسفردام...شاید شد
.
وقتی فک میکنم یه دختر۲۶_۲۷ ساله بودم...
انگار هزار سال گذشته ها ولی...
چقد زیاد...
.
حذف شد
.
هه
.
پیر نیستم
ولی جوونم نیستم
امیدوار نیستم خیلی
ولی ناامیدم نیستم اصلا
خسته نیستم
ولی انرژی هم ندارم
غمگین نیستم
ولی شاد هم نیستم
نمیخام بمیرم
اما زندگی کردنم بلد نیستم.
.
چرا تو بین الحرمین
چرا تو صحن که رفتم
هیچی هیچی هیچی نگفتم؟!!!
حتی هیچی
نگاه محض بودم
اون چند ساعت خیلی کم بود برای ....
۰۲/۰۶/۱۹