شبانه دوم
چرا انقد فکرای این دو روزه ام غیر قابل پخشه؟!-_-
.
امشب با خودم رفتم بیرون بستنی خوردیم
قبلش برا م هدیه و چیزمیز بردم خوشال شه
بعدش ف نرسید بیاد ، اومدم خونه
.
کاش الان اول مهر بود
.
من دیگ اون ادم قدیم نیستم
اما من همون ادم قدیمم
میفهمی؟!!!!
.
... گف علت و حکمت محبت،سنخیت است
....گفت ارواح هم جنس و هم سنخ هم رو جذب میکنن
حتی اگر رفتی تو سالنی و جای خالی زیاد بود و تو
پیش شخص خاصی نشستی ،به اون شبیهی
....گف سنخیت میتونه منفی باشه
که با اصلاحش برطرف میشه
.
روانشناسی میگه جذب شدید در همون جلسه اول
نشونه اینه که احتمال زیاد
بخاطر تله های روانیت جذبش شدی ناخوداگاه
و باید محتاط باشی
یعنی مثلااا اگر محبت کمی دریافت کردی در زندگی
شدیدا جذب کسی میشی که سرده و محبتش رو دریغ میکنه
اگر حس شرم و گناه زیادی بهت دادن در زندگی و تجربش کردی
جذب کسی میشی که مدام حس گناه بهت بده
اگر....
.
دل میگه به عشق در نگاه اول معتقدم
.
چه کشش مثبت،چه کشش منفی،چه سنخیت مثبت چه منفی
چه افتادن در تله خود
چه امتحان
چه عقوبت
چه معیشت ضنک
چه ربوبیت و تربیت
چه رشد
چه لطف و لطف و لطف
چه عشق
چه تلک الایام نداولها بین الناس
چه هرچیز دیگه
شکرت
من راضی ام
درد داره ها
سخت هستا
سوزش عمیق داره ها
ولی از تووووووو و عمل و علم و حکمت و رحمت و نقمت و ...
از همه چیزت راضی ام
توام رضا شو ازم....
.
خودم دربارش چطور فکر میکنم؟!!
همه ی اینها هست و نیست!
یه چیزی بین همه اینا هست و نیست...
نمیشه گف قطعا حرف اون عارفه
یا حرف اون دوست
یا حرف اون روانشناس
یا حرف فلانی و بهمانی
توضیح اینکه همه اینها هست و نیست هم،
با کلمات سخت و بلکه غیرممکنه
چیزی از جنس غیر ماده اس
که توی قلبم لمسش میکنم
لمس که نه
میبینمش
از پشت یک پرده که گهگداری به نسیمی کنار میره
به نسیم رحمتشون
این شد که رضا شدم
حالا اگر دیدارِ رضا هم برسه ...
لطفشون زیاده باد...
رضاتر شم
و اونها هم رضا شن
و بخونم زیر لب...
شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد
شب صبح میشه...
شب بعد از تاریکترین لحظه تموم میشه
به خدای یونس....
.
از امیدهای احمقانم هم
باید بنویسم؟!!!