رهایی در آغوش تو...
يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۳، ۱۰:۱۳ ب.ظ
"اگر الان بدنم رو ریلکس کنم، فرومیریزم.
من همیشه همینطور زندگی کردم و این تنها روشی هست که میدونم چطور به زندگیم ادامه بدم!"
جنگل نروژی، هاروکی موراکامی
.
.
غم انگیزه که آدم بعضی جمله هارو درک میکنه
نه؟!
.
کل روز عااااالی بودم
و شب مودم شدیداااا افت کرده
آیا من مودی هستم؟!
آیا من، در حال پنهان کردن چیزی از خودم هستم؟!
آیا دارم فرارمیکنم؟!!!
.
امروز که استاد صدام زد و شماره ملی م روخواست و منم دادم
برای سفر مشهدی که هنوز قطعی نیست
مدام سوالم بود که چرا من؟؟؟؟
فدای مهربونیت بشم...باز چه هدیه ای داری برام؟!
باز کدوم زخم وجودم رو میخوای التیام بدی؟!
دخترک کوچیکم با دستای مشت شده از شادی بالا پایین میپربد
و از ذوق لبخند دندون نمایی میزد...
فقط چون تو خیلی آروم صداش زده بودی...
۰۳/۰۶/۱۸