حس خوبی بود
بینهایت حس خوبی بود وقتی روزم رو تبریک گفت
اولین بار بود
اولین کس
نباید حسش رو به کلمه آلوده کرد ولی
همینقدر میشه گفت،که حس خوبی بود.
.
کاش میشد بهت بگم وقتی سکانس پشت شیشه رو دیدم به چی فک کردم
یبار یجا خوندم:«همه همیشه از درد کسی که مونده میگن و مینوسن
اما هیچکی از درد کسی که رفته چیزی نمیگه»
فک کردم به وقتی که منم مث اون پسره مجبور شم بذارمت برم
چون دوستت دارم!
توی اون سکانسم ما فقط درد و اشک دختره رو میبینیم
دیگه نشون نمیده اونی که بیشتر دوست داشت, که گذاشت رفت چیشد
چی میگم؟!
خوشحالم،ولی بقول محسن:))
« حتی توو تلخ ترینِ لحظه ها،هیچکی اندازه ی تو شیرین نیست
حتی توو شادترینِ لحظه ها...هیچکی اندازه ی من ، غمگین نیست.»
.
عیدت مبارک عزیز دلم.
+
«آری آغاز راه دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن...زیباست.»